پرستاران جوان

بچه های پرستاری 91 قم

پرستاران جوان

بچه های پرستاری 91 قم

فکر کن بگو؟

اگه یه کامیون، وانت یا نیسان داشتی چه جمله ای رو پشتش مینوشتی؟

یا اگه جمله قشنگی رو هم پشت ماشینا دیدی بگو؟

آهان راسی خانوما ناراحت نشید یه شوخی هستش این جمله فقط

نظرات 12 + ارسال نظر
ali پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 08:32 ب.ظ http://wikinote.blogsky.com/

یه عکس توی فیس بوک دیده بودم از پشت یه نیسان
تا حالا هم که هنوزه این قدر از شنیدن جمله ای متاثر نشدم

وقتی ارزش ها عوض می شوند
عوضی ها با ارزش می شوند

جالب بود

q پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:03 ب.ظ

من خستم شما برید

یعنی این شکلی بود

I'm UNKNOWN پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:18 ب.ظ

اگه کامیون داشتم :
این زنگ تفریح موقتیست ، زنگ بعدی حساب داریم ...
یا علمدار کربلا
یا ضامن آهو
سلطان غم ، مادر
ساناز ، عزیز دل بابا...
( همشون رو باهم مینوشتم . خودت حساب کن دیگه چجوری )

باید یه کمر شکن داشته باشی که اینقد چیز میخای بنویسی روش
بابا شدی ما خبر نداشتیم تو که میگفتی ازدواج نکردم ناقلا

I'm UNKNOWN جمعه 22 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 03:22 ق.ظ

اینا واسه وقتیه که کامیون بگیرم ...
مرد حسابی میدونی کامیون چقدر پولشه ؟؟!!
تا اون روزی که من بتونم کامیون بخرم برسه همه شما ها زن گرفتید رفته ...
اگه بچه دار شدم ، اسمش رو مینویسم دیگه . مگه چیه ؟!!

گفتم به قیافت نمیخوره این حرفا
کامیون گرفتی منم به عنوان شاگردت قبول کن با هم بریم تو خط ترانزیت
دنیا رو هم ببینیم

REZAOMIDI4444 جمعه 22 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:41 ب.ظ

هیچی ننویسیم قشنگ تره ...
باور کـــــــــــــن
:)

خب بگو به ذهنم چیزی نمیرسه

[ بدون نام ] جمعه 22 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 03:06 ب.ظ

پشت یه اتوبوس نوشته بود:
حادثه شرم کن،من بیمه ی عباسم.

یه مرتیکه ای هم بودش پشت ماشینش نوشته بود
بیمه حضرت یارو
ولی جوابش رو گرفته بود بابت توهینش و یه درخت افتاده بود رو ماشینش

ایران 98 جمعه 22 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 04:06 ب.ظ

من بشت ماشینم اینو نوشتم:
کر بادشاه عالمی
بازم کدای مادری

بابا جمله
اگه زن داشتی که جرات نداشتی همچین چیزی بنویسی

رضا محمودی جمعه 22 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 04:15 ب.ظ

اگه یه وانت داشتم پشتش بزرگ مینوشتم وانتافه !!!!

پشت یه کامیون نوشته بود منم پرایدم کی به کیه!

دومیه جالب بود

javad جمعه 22 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:24 ب.ظ

مینوشتم
حیدربابا دونیا یالان دونیادی
سولیمانان نوح دان قالان دونیادی
اغول دوغوب درد سالان دونیادی
هرکیم سیه هر نه وریب آلیبدی
یعنی
حیدربابا دنیا دنیایی دروغین است
دنیایی است که از حضرت سلیمان و نوح ب جا مانده
دنیای است که در آن بچه به دنیا میاد و وارده دنیایه پر دردو غم میشه
این دنیا به هر کسی هر چیزی داده پس گرفته
خلاصش این میشه که به این دنیا دلنبند

خ محمودی شنبه 23 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 03:53 ب.ظ

سلام
مینوشتم (البته اگه یه ماشین داشتم نه کامیون):
عشق حیدر شد گناه فاطمه.
یاعلی...

ازادقم مهر 91 یکشنبه 24 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 06:14 ب.ظ

مینوشتم
اگه دارا که باشی سارا
خودش میاد

محرابی دوشنبه 25 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:20 ب.ظ

قربان وجودی که وجودم ز وجودش به وجود امد
پشت یه وانت نوشته بود

نعه جمله باحالی بود و ادبی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد