پرستاران جوان

بچه های پرستاری 91 قم

پرستاران جوان

بچه های پرستاری 91 قم

پیشنهادات


سلام به دوستان

تو نظر سنجی که آقای نجفی گذاشته بود اکثر شما نمره ی خوبی به صندلی داغ

داده بودید اما انتقاد کرده بودید که یه جورایی تکرارری شده.

*لطفا به من بگید چه تغییراتی تو صندلی داغ ایجاد کنم که جذاب تر بشه؟؟؟

*در ضمن هرگونه نظر،پیشنهاد و انتقاد در مورد وب،نویسنده ها و مطالب وبلاگ دارید بگید.....


مدیر وب

علی سعیدی


نظرات 11 + ارسال نظر
morteza جمعه 13 دی‌ماه سال 1392 ساعت 05:23 ب.ظ

چندتا صندلی داغ تو وبلاگ های دیگه رو نگاه کردم راستش تنوع سوالی توش خیلی بیشتر از مال ما بود.بچه ها ی کم تنوع بدن به سوال ها و مثل ی نفر چندتا سول رو آماده نزارن و برای همه کپی کنند حتی به جنسیت شخصی که رو صندلی نشسته توجه نمیکنن فکر کنم علی جون این آدم رو بشناسی. میدونی یکم هم کمبود جنبه تو کلاس باعث شده بچه ها از جواب دادن به سوال ها بترسن

آره می دونم کی رو می گی...
آره خوب تو صندلی داغ نجفی یه کم فکر کنم دوستان ترسیدن..

جابری جمعه 13 دی‌ماه سال 1392 ساعت 05:54 ب.ظ

به نظرم صندلی داغو حضوریش کن مدیر جون.اولین مشتریشم جناب اقای قربانی.

نظر خوبیه تا ببینیم نظر سایر دوستان چیه....

I'm UNKNOWN جمعه 13 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:07 ب.ظ

در راستای بهبود وبلاگ ،
اول از همه بهتره خودت از این وبلاگ بری ...
اگه اینکار رو بکنی فکر کنم نمره وبلاگ یه کمی بالاتر بیاد ...
در مورد صندلی داغ هم کاری از دست شما بر نمیاد چون موضوع ساده ایه و همش وابسته به سوالات دوستان هست .
در کل اگه نویسنده های وبلاگ به غیر از نجفی ( ) عوض بشن وبلاگ خوب میشه ...

واقعا این طور فکر می کنی؟؟؟؟
دلم به حال خودم سوخت.

javad شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 03:59 ب.ظ

آخه اصول گرا اینا برن تو میخوای بیای این وسط همش دم از اصول گرا بزنی دیگه وب رو به گند میشکی
وب بهتر از این نمیشه علتش هم اینه که بچه ها درش شرکت نمیکنن شرکت نکردن هم قطعا ربطی به مطالب نداره چرا که تویه این جور پست ها هم که برایه بهبود وب انجام میگیره هم شرکت نمیکنن البته باعثه تاسفه که خانوم زمانی که میان در صندلی داغ شرکت میکنن میگن که نظر نمیدم چون پشتم حرف در میارن یعنی واقعا بچه هایه کلاس اینقد بی جنبه هستن؟؟؟ که پشته خانومی حرف در بیارن
اما در مورده صندلی داغ بهتره تنوع سوال داشته باشیم واینکه بینه بچه ها نظرخواهی کنیم و ببینیم که چه کسی بشینه یعنی رای با اکثریت باشه

این نوشناس عتیقه همینو می خواد دیگه که من از وب برم بعد بیاد هرچی دلش می خواد این تو بنویسه.اما کور خونده.
خیلی ممنون از نظرت در مورد نظرت نسبت به صندلی داغ هم فکر می کنم.

ali شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 05:40 ب.ظ http://wikinote.blogsky.com/

خیلی عذر می خوام
من اصن در مباحث کلاسی شما دخالتی نمی کنم
فقط به هنر علاقه دارم و اومدم یه چیز بگم
علی جون جوابی که به ناشناس دادی به نظرم خیلی هنری بود
«دلم به حال خودم سوخت»
به هر حال ممکنه خیلی ها شاعر یا نویسنده نباشن اما چیزایی بگن که واقعا آدمو ببره تو فکر.

مثل آلبرت انیشتین:

دو چیز نهایتی ندارد:
حماقت انسان و کهکشان ها
که البته در مورد کهکشان ها مطمئن نیستم

واقعاااااااااااااااااااااااااااااا.
از فردا می رم تو بهر ادبیات و شعر
من با این نوشناس زیاد شوخی می کنم این حرفا بین من و اون زیاد رد و بدل می شه.

ali شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:56 ب.ظ

شعر خیلی باحاله البته اگه لمس کنی
اما بذار بهت بگم چجوری باید شعر بگی

کورت توخولسکی در کتاب«بعضی ها هیچ وقت نمی فهمند» میگه:

آدم ها به دو دسته تقسیم می شن
مذکر ها نمی خوان فکر کنن
مونث ها نمی تونن فکر کنن
آدم های هر دو دسته چیزی دارن که اصطلاحا بهش می گن احساس
مطمئن ترین راه برانگیختن اون، تحریک نقاط خاصی از ساختمون اعصابه
اون وقته که آدما از خودشون شعر پس میدن


ها ای یعنی چه؟؟؟؟؟(به قول شیر فرهاد)

I'm UNKNOWN شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:43 ب.ظ

آره آق جواد ، اگه من نویسنده باشم وب از این رو به اون رو میشه . کلی طرفدار پیدا میکنیم . اصلا رتبه یک رو توی گوگل میگیریم ...
حالا اگه دلت خیلی به حال وب میسوزه تو هم بیا نویسنده شو که بالانس وب رعایت بشه ...
سعیدی ، دقیقا همین رو میخوام . تو که همین الآنش هم حضور خاصی تو وب نداری . حضور من تو وب بیشتر از تو هست ...

فکر اینو که بخوای نویسنده بشی از سرت بیرون کن چون نمی تونی.
در ضمن من 24 ساعته تو وبم چون وای فای دارم.
اما فکر کنم تو با دایل آپ وارد می شی.
در ضمن مواظب حرف زدنت باش چون اگه بخوام می تونم وجودتو از وب پاک کنم.

سعیدی یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:34 ق.ظ

آقای نو شناس اون زمان که شما تو قوچان تیله بازی می کردی من داشتم این وبو طراحی می کردم تا با دوستان دور هم باشیم.اون زمان آمار وب خیلی پایین بود به زور روزی ۵ نفر می شد.این مدریت من و زحمات بنده و سایر نویسنده ها آقای نوری آقای محمودی آقای حسینی آقای نجفی و خانم روحانی بود که وب الان به اینجا رسیده.

REZAOMIDI4444 یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:50 ب.ظ

مرتضی جان اون بنده خدا چه گناهی کرده !!؟؟!!
سوالاشو برا یکی دیگه آماده کرده بود به اون نرسید داد به این یکی ..
خودش هم که اومد گفت عزیز دل من
:))

یعنی این اعتماد به نفست تو حلقم.

REZAOMIDI4444 یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:01 ب.ظ

صندلی داغی که طرف بخاد حداقل یکی دو ساعت رو سوالا فکر بکنه و جوابا رو بتونه تغییر بده فایده نداره
باید داغ باشه ینی جواب سوالو همون لحظه بده ...
:(
نظم و فونت کسی هم که تایپ کرده متاسفانه تعریف چندانی نداره ...
:(
شرکت نکردن بچه های کلاس هم یه طرف قضیه اس که منم توش موندم ...
:(

خوب الان چی کار کنیم؟؟؟
حضوری باشه بهتره آیا؟؟؟

I'm UNKNOWN دوشنبه 16 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:26 ب.ظ

حرص نخور سعیدی جون ، واست خوب نیست ...
مدیریت ؟؟
اونم تو ؟!!!!!
نخندون ما رو ...
ولی منم پیشنهاد میدم باحال میشد اگه حضوری بود .
خیلی جذابیت صندلی داغ بالا میره اونطوری ولی در عوض فکر نکنم خیلی ها جرات کنن بیان رو صندلی ...

هرچقدر دوس دارى بخند از تو اشکالى نمى گیرم.تو جات تو بهشته.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد