پرستاران جوان

بچه های پرستاری 91 قم

پرستاران جوان

بچه های پرستاری 91 قم

شوخی با بچه ها

لطفن ادامه مطلب
 
ابولفضل جان دیگه میبخشید
این فیلمو رو از دست ندیدا


2-ناشناس و فرشته مقرب

3-ناشناس در ملکوت(به حالت چشماش دقت کنیدواقعاً عرفانت منو کشته برادر)

نظرات 19 + ارسال نظر
abolfazl hosseini fard moghaddam پنج‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 10:08 ب.ظ

وای باورم نمیشه ینی من با این ... فیلم بازی کردم
از ذوق اشک تو چشام جم شده
.
.
ایول محمد این ناشناس رو قشنگ درست کردی
.
.
.
محمد من فک می کنم از عکس پایینی خودت رو حذف کردی
سانسور تا چه حد

دست مارو هم بگیر
مام بدمون نمیاد فیلم بازی کنیما
نعه این که عکس گروه ما نیستش

I'm UNKNOWN پنج‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 10:55 ب.ظ

آی نجفی جلب ...
خیلی موذی هستی . اون فرشته مقربت مث دربون جهنم میمونه . کجاش مقربه ؟؟ اون عامل عذابه فقط ...
عکس ابولفضل خیلی باحاله . اصلا اصل جنسه . شبیه عکسای رشید ( اون بازیگر طنز اصفهانیه ) شده
بعدشم همتون باهم دس به یکی کردید ؟!!
اون موسوی نامرد برداشته عکس چش بسته ی مارو گذاشته خوب همین میشه دیگه . ببینم فکر کنم فلش منو سعیدی رو جابه جا گذاشتی . سعیدی هم که خودش گفته منم میخوام . بعدشم اگه درست باشه این معنویت منو میرسونه که در بین این همه دنیاطلب ، به فکر آخرتم هستم و توی اون فضای ... دارم سعی میکنم خودم رو حفظ کنم ...
جان من نجفی ، چقد وقت گذاشتی سر درست کردن این عکسا ؟؟!!
من در راستای این دموکراسی به سانسور کردن صورت فرشته اعتراض دارم . مسئولین رسیدگی کنند ...

این فرشته رئیس وب هستش نمیشه هواشو نداشته باشیم
سعیدی حرفه ی پرستاری رو طلب میکرد والا ما و اون که مثل تو معنویت نداریم بمون حوری بدن
معنویتت منو کشته با اون چشمای بسته ات گمانم طی العرض کردی وارد فضا شدی
تقصیر سید علی هستش این رو تو فیس گذاشته بود من جرقه اش تو ذهنم زده شد
بعدشم چیزی وقت نگذاشتم شاید نیم تا یک ساعت

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 11:58 ب.ظ

آخ آخ از خنده ترکیدم
این اولی و سومی خیلی باحال بودن
خسته نباشی برادر

سلامت باشید

REZAOMIDI4444 جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:53 ب.ظ

خیلی باحال بود دمت گرم
مخثـــــوثـن
اولی و اخری
.
.
خلاقیت هم که داری!!!! ماشاالله ....
.
.
:))

آره بابا خلاقیت هم داریم

[ بدون نام ] جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 02:00 ب.ظ

اگه جای اون عکس اول عکس خودتونو باعکس شرلوک هولمز(البته هردودرحال چیدن قطعات پازل )میذاشتی خیلی جالبترمیشد!راستی کی میادتیکه میندازه درمیره؟

من و شرلوک هولمز
برا خودم هم ایده دارم حالا انشالله بعدن درس میکنم ایده شما هم بد نیس شاید اون رو رو درس کردم
شما بودی تیکه مینداختی در میرفتی؟
چرا به خودت گرفتی
من منظورم شما نبودید یه خانوم دیگه بودش
شما که اصن تیکه بلد نیستید

morteza جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 02:44 ب.ظ

بابا خلاقیتت تو حلقم.خیلی جالب بود دمت گرم.ابوالفضل شبیه سمندون شده نمیدونم یادت میاد یا نه؟؟

یادم میاد اما سمندون فک کنم چاق بودش

مدیر وبلاگ هوشبران جوان جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 03:23 ب.ظ http://hushbaranjavan.mihanblog.com

سلام این لینکی که گذاشتید چرا نمی ره به وبلاگ ما؟
من هوشبری 91 هستم خواهشا لینک رو درست کنید

حالا چرا کتک میزنی

morteza جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 03:37 ب.ظ

سید جان صادق به موز علاقه ی خاصی داره تو فیس هم گفته بود
ببین ابوالفضل با کی هم بازی شده حرومت شه
بعدشم کورنگ رو خوب اومدی ولی اون لحظه تو فکرم تنها نبودم یکی از حوریای صادق رو مینداختی تو عکس من

تو هم خیلی تو این عکسه قیافت به انسان های عاشق میخورد
حالا شاید تو فکر ترک مغولی های منطقه تون بودی ناقلا
تو که عرفان نداری باید بت از اون ترک مغولی ها بدن
بعدن یه عکس ازشون بیار برات اتچ میکنم

[ بدون نام ] جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 03:49 ب.ظ

آره واقعامن که تیکه بلدنیستم حالاخوبه شمامیدونی ولی یه نفرخیلی تو کف تیکه های من مونده حالاشماکه روانشناسی علتشودرچی میدونی؟

اینکه شما نمیتونه تیکه بندازی ناشی از فوبیای اجتماعیتون هستش فک کنم شامل تیپ عملکردیش بشید شما
ولی اون فردی که تیکه میندازه فک کنم دچار جنون آتش افروزی شده(شوخی هستشا بازم به خودت نگیری)
ولی اون فردی که تو کف مونده و جواب نمیده دچار یک فوبیای ساده شده که علتش موقعیت های قبلی بوده که اون فرد درونش قرار گرفته و الان هراس داره تا دوباره درون اون موقعیتها قرار بگیره

javad جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 03:52 ب.ظ


ابولفه خیلی مححححححححححشره پالتوش داره کم مونده بخوره زمین
ایول با

خواهش

[ بدون نام ] جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 05:47 ب.ظ

اون کسیکه توکف مونده وضعش خیلی پیچیده ترازفوبیای سادس چون درظاهرشخصیت آرومی ازخودش نشون میده ولی درباطن دنبال موقعیتی برای ضربه زدنه!
ضمنامن فکرنمیکنم جنون داشته باشم ولی اگه شمااینجوری فکرمیکنی هم برای خودم متاسفم هم برای شما.


مگه شما تیکه مینداختید
من با اون طرف بودم
خوب من از قبلش میدونستم میخای این جواب رو بدی
فوبیای ساده همچین هم ساده نیس که شما فکر میکنید بلکه ناشی از یک حادثه آنی(مثل دیدن یک حیوون) یا یک حادثه تلخ در گذشته اس(مثل صندلی داغ)حالا گرفتی منظورم رو
اون فوبیایی هم که گفتم شما داری اون ناشی از ناتوانی در حرف زدن در بین جمع میشه (پس همچین فردی نمیتونه تیکه بندازه)
بعدشم شما هنوز تعریفی از جنون آتش افروزی نمیدونیدچون اگه میدونستید اینطور نمیگفتید
جنون آتش افروزی دسته افرادی رو شامل میشه که به آتش و درست کردن و جایی رو به آتش کشوندن علاقه ی خاصی دارن
مثل به آتش کشوندن وب که من فک کردم شما دوسش داری
الان اکثر بچه ها دوس دارن وب رو به آتیش بکشن یکیشم من
حالا دیدی من به هیچکی نمیخام ضربه بزنم
من ظاهرم آروم باطنم هم خرابه اما دنبال ضربه زدن به کسی نیستم شما مطمئن باش
ضمنن به قولی خودتون خیلی عذر میخام خیلی ببخشید واقعن متاسفم بازم عذر میخام بازم ببخشید
یه مبحث روانشناسی رو درس دادم خدا وکیلی

سعیدی جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 07:45 ب.ظ

باحال بودن همشون اما فکر من یه چیز دیگه بودا....اگه یه ساز می ذاشتی بهتر بود....
در ضمن صادق هوای خودتو داشته باش که برنامه های بیشتری برات دارم که می خوام روت پیاده کنم.

اونم طرح بدی نبود

محرابی جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 08:25 ب.ظ

این عکس اقای حسینی بیچاره خیلی باحال بود
خانم بی نام و نشون. فکر کنم فعلا تنها خانمای وب من و تو هستیم. خانم روحانیم که کم پیدا شده. بیا ما هم بریم وب مردونه بشه اگرم خواستیم کامنت بذاریم من با اسم اصغر میام تو هم با اسم چنگیز بیا نظرت چیه؟

حالا اسم قحط بود
نعه تعدادتون زیاد هستش اما متاسفانه نظر نمیدن

محمودی شنبه 2 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:01 ق.ظ

سلام
چه طوری دلتون اومد فکر کنید که صادق آقاتون مشغول چنین فکریه ؟
بنده خدا مثبت بودن توی چهره ش بیداد می کنه اونوقت شما...

محمودی میذارما
بعدشم من که چیز بدی نگفتم گفتم عرفانش بالاس

[ بدون نام ] شنبه 2 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:18 ق.ظ

خانم محرابی منم تصمیم گرفتم مثل بقیه فقط خواننده باشم دیدیدکه گفتن میخوای وبو به آتیش بکشونی!
آره ماهم بریم کاملامردونه بشه اینجوری ایناراحت ترن بعدشم الکی نظرسنجی میذارن که چراخانومانظرنمیدن.
خیلی اسمای قشنگی برامون انتخاب کردی

الله اکبر
من چی بگم الان
بعدشم هرجور میخاید راجب به من فکر کنید نظر شخصی شماس و قابل احترام
من منظورم اون بود میخاید قبول نکنید مختارید
خانم ها هم نمیان نظر بذران نظر لطفشونه به من بدبخت چه ربطی دارههرکدومشون لطف میکنن نظر میذارن از لطفشونه اگه نظر هم نمیذارن بازم دمشون گرم که لا اقل میان مطالبو میخونن
بعدشم این خانم محرابی که اومده با اسم اصغر کامنت داده پس چنگیز هم میمونه باسه شما(دیر جمبیدی اسم قشنگه رو باسه خودش برداشت)
ولی عب نداره من هم میام به اسم قمر کامنت میدم ابولفضل قدم مرتضی شمسی محمودی کوکب سید حسن هم کشور رضا امیدی هم سلنا و ناشناس هم خاور

قدم یکشنبه 3 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:22 ق.ظ

واقعا نظراتتون جالب بود


قدم جون قمر به قربونت بره چطوری

شمسی یکشنبه 3 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 06:46 ب.ظ

افرین قمر جون چه اسم های خوشگلی برامون انتخاب کردی موش بخورتت

خانومی فدات
موشه میترکه بدبخت

چنگیز یکشنبه 3 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 08:28 ب.ظ

چرااین اسمارو برای خودتون گذاشتید؟مامیخواستیم وب مردونه بشه شمازیرسوال بریدواقعاکه همتون خیلی لوسید

مام خواستیم جمعیت خانومهای نظر دهنده رو بالا ببریم شما زیر سوال برید
خب وقتی شما مرد میشید ماهم بعد زن بشیم جامعه احساس کمبود نکنه خو

رضا محمودی سه‌شنبه 5 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 02:32 ب.ظ

سید اون کسی که با اسم محمودی میاد من نیستم ایشون خانوم محمودی هستن و رشته ی علوم آزمایشگاهی من همیشه با اسم رضا محمودی میام

ای بابا من به اون بنده خدا به جای تو گفتم میذارما
همین جا عذر خواهی میکنم از شما خانوم محمودی میبخشید اشتباه گرفتم
حالا رضا جون تو حواست جمع باشه ها میذارم عکست رو ها اگه............
فدای جوش دماغت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد