پرستاران جوان

بچه های پرستاری 91 قم

پرستاران جوان

بچه های پرستاری 91 قم

اینجوری شدی یا نه تا حالا؟


اگه خاطره هم داشتی بگو میشنویم

نظرات 10 + ارسال نظر
محرابی چهارشنبه 6 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:11 ب.ظ

نگا به الانم نکنیدا. تو دبیرستان یه کلاس به امید من میومدن سر جلسه
اول از همه دونه دونه سوالارو واسشون تو برگه مینوشتم میدادم بهشون بعد خودم شروع میکردم ج دادن
یه بارم همه ی اونایی که بهشون رسوندم 18 شدن خودم وقت کم اوردم شدم 16
یه همچین ادم فداکاری بودم من

بابا فداکار
سر زنگ ریاضی هم همه برای تقلب از روی من میومدن
قشنگ ترین تقلب من مال سال سوم دبیرستان بود توی المپیاد شیمی
ما با جماعتی داخل یک کلاس بودیم بعدش مسئولشم سوت بود قشنگ با بچه ها صحبت میکردیم اما هیچکی چیزی حالیش نبود تا بنویسه
آخرش با بچه ها شماره نوشتیم برای طراح که خودت اگه جوابارو فهمیدی برا ماهم اس کن
الان تعجب نکنید من توی المپیاد بودما باسه دوران جاهلیتم بوده تازه المپیاد ریاضی هم رفته بودیم اون دیگه معرکه بود

جابری پنج‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 01:27 ب.ظ

یبار امتحان ریاضی داشتیم از بخش تصاعدها.منم هیجی نخونده بودم و رفیق کناریم هم واسم نمیکفت.اخر سر برکه جرک نویسشو ازش کرفتم به زور و همون رو تو برکه خودم یه جوری بیاده کردم.بعدش که نمرات اومد بالاترین نمره کلاس شده بودم.از ده شده بودم 7.اون بسره داشت سکته میکرد.جالب اینه یکی از سوالا که یک نمره داشت جوابشو هم جلو خودسوال نوشتم هم بشت برکه.معلم هم به جواب جلو یه نمره داده بود و به جواب بشت برکه هم 2نمره.ملت همه تو کف مونده بودن

خخخخخخخخخخخخخخخخخخ

رضا محمودی پنج‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 02:18 ب.ظ

یکی از دوستانم که پیام زور!! ببخشید پیام نور درس میخونه برام تعریف میکرد میگفت چند وقت پیش امتحان ریاضی داشتیم وقتی موقع امتحان شد بچه ها به استاد اصرار کردن که نخوندیم و امتحان رو بزار هفته بعد.استاد هم موافقت کرد میگفت همون لحظه پا شدم گفتم استاد من خوندم و باید امتحان بگیری و بچه ها از دختر و پسر کلی بهم فحش دادن و ازم خواستن که حداقل به بهشون تقلب برسونم خلاصه استادشون امتحان رو گرفت و اونم به بچه ها تقلب رسوند
حالا بعد از امتحان نمره ها رو ببینید
اون کس که میگفت خوندم ۰/۲۵ شد از ۲۰ نمره و کسایی هم که ازش تقلب کرده بودن ۴ یا ۵ شده بودن

morteza پنج‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 05:43 ب.ظ

من که همیشه تو دوران مدرسه باید به بقیه میرسوندم اگر هم خودم تو امتحان گیر میکردم کسی باور نمیکرد و بهم نمیگفتن نامردا.تو رسوندن خوب بودما ولی خودم هربار اومدم از بغل دستی بپرسم یا از روش های دیگه استفاده کنم گیر میفتادم

حقته

javad پنج‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 06:39 ب.ظ

اوووووووووووووووووووووووووووووووووه تا بخوای خاطره
بزار اولین تقلبی رو که دیدمو بگم:
سال اول ابتدایی بودم میزامون هم دو نفری بود معلممون میخواس املا بگیره دوستمم که بغل دستم نشسته بود زیر میز راحت کتاب رو باز کرده بود داشت میدید از همه جالب تر اینکه میزه اول نشسته بودیمو اون این کارو داشت میکرد !!!
هیچ دیگه معلممون اومد کتابو ازش گرفتو انداختتش بیرون پشت بندش معلممون ی کره خر هم بهش گفت
بچگی ها تقلبامون هم بچگانه بود!!!یادش بخیر

خخخخخخخخخ

Rohani پنج‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:23 ب.ظ

حالا من بگم :
چند هفته پیش سر امتحان فارما که 10نفرم بیشتر نبودیم من وخانم زمانی واقای امیدی داشتیم تقلب میکردیم بعد استاد مارو دید برگشته میگه پاشید پاشید از شما 3تا ابی گرم نمیشه بیایید برگه هاتونو بدیدبعدشم تهدید کرد که فک نکنید چون یه بار افتادید این ترم پاس میکنید ماهم به رو ی مبارکه خودمون نیاوردیم من وخانم زمانی که همچنان یه جلسه در میون فارما میخونیم اقای امیدی رو نمیدونم

ولی خداییش خیلی نامردید من تا حالا دوبار به استاد گفتم
استاد انگار شما این ترم هم نمیخای نمره بدی به بچه ها
ولی هیچکدومتون همراهی نکردید تا یه ذره استاد رو نرم کنیم تو نمره دادن با این وضع پیش بره دوباره باید با 92 ها بشینیما

I'm UNKNOWN پنج‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:24 ب.ظ

یادش بخیر تو بچگی ، کلاس دوم ابتدایی بودم ...
امتحان املای پایان سال بود . برده بودنمون توی یه سالن بزرگ برای امتحان . منم که موذی ، از قصد کتاب فارسی رو قایم کردم و با خودم بردم سر جلسه .
خیلی ریلکس گذاشتم زیر صندلیم و هرچند لحظه بهش نگاه میکردم . لامصب هیچکی نمی فهمید .
تو دلم میگفتم " آخه معلمای خنگ ، من دارم تقلب میکنم مگه کورید ؟؟"
هیچی دیگه آخر سر یکی از بچه ها منو لو داد ...
ولی وقتی معلم اومد سراغم با افتخار سرمو بالا گرفته بودم ...
یعنی خیلی بچگی هام موذی و نامرد بودم . تازه یکی از لات های مدرسه مون هم بودم ...

رضا محمودی4 شنبه 9 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:07 ب.ظ

اولین تقلب عُمرم، کلاس اول دبستان، امتحان ریاضی، ثلث اول بود

- پیس پیس (خطاب به جلویم)، عدد 9 کدوم عدد بود ؟

- جلویی: همون که کله ش گرده

- من : گِردالیش سمت چپه یا راست ؟

- جلویم : چپ

-من : چپ کُدوم طرفه؟؟؟

- جلوییم :

Rohani یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 08:43 ب.ظ

سر امتحان املای کلاس اول ترم دوم بودیم بعد معلمه یه کلمه گفت که توش همزه داشت مثل اینکه یکی از بچه ها همزه شو نزاشته بود بغل دستیش اومد بش بگه که همزه شو ننوشتی برگشت گفت فاطمه.فاطمه شیشکشو جا انداختی


حرفه ای هم بوده

morteza جمعه 15 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:33 ب.ظ

نیمیدونم چرا 2 تا امتحانه من و امین با هم سوال هارو جواب میدیم ولی اون از من بیشتر میشه.نامردی نیست؟؟

نعه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد