پرستاران جوان

بچه های پرستاری 91 قم

پرستاران جوان

بچه های پرستاری 91 قم

به دلم افتاده مادر

   

 

به دلم افتاده مادر  

  

به دلم افتاده مادر درد تو دوا می گیره 

خوب می شی مادر دوباره خونمون صفا می گیره

 به دلم افتاده مادر دوری از اجل می گیری 

زخم پهلوت می شه درمون باز منو بغل می گیری 

باغبون رحمی به ما کن چشماتو دوباره وا کن 

جون زینب تو برای خوب شدن فقط دعا کن 

به دلم افتاده مادر ای که چشمات مهربونه 

خوب می شه دست شکسته می زنی موهامو شونه 

به دلم افتاده مادر بابای ما که امیره 

از غریبی در میاد و ذوالفقار به دست می گیره 

به دلم افتاده مادر مثل دوره ی پیمبر 

به زبونا باز می افته اسم با صفای حیدر 

بعضی وقتها هم می ترسم سراغ از اجل بگیری 

پیش چشمای تر ما تو نفس نفس بمیری 

الهی زنده نباشم تا برات ماتم بگیرم 

یا می شد به جای محسن من به پای تو بمیرم 

ای عزیز آسمونی تو بمون که قد کمونی 

بابامون علی جوونه خودتم هنوز جوونی 

یه نگاهی به حسن کن مادرا رحمی به من کن 

لااقل برا حسینت،مهربون فکر کفن کن 

به دلم افتاده مادر می رسه جمعه موعود 

پسرت مهدی می آد و می شه دشمن تو نابود 

او میاد با تیغ حیدر روی لب می گه مکرر 

مادرم که بی گناه بود چرا شد ز کینه پر پر 

 

جواد حیدری 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
امین حائری شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 11:55 ب.ظ

صدای یامهدی زپشت در سوخته می آید
بین کوچه های مدینه بانوی قد خمیده می آید
پهلو شکسته مادری در انتظارفرج است
بیا مهدی که فاطمیه بی تو می آید
(ایام شهادت ام ابیها فاطمه زهرا تسلیت باد)

morteza یکشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 12:39 ب.ظ

یا علی رفتم بقیع اما چه سود
هر چه گشتم فاطمه آنجا نبود
یا علی قبر پرستویت کجاست
ن گل صد برگ خوشبویت کجاست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد