پرستاران جوان

بچه های پرستاری 91 قم

پرستاران جوان

بچه های پرستاری 91 قم

قابل توجه اونایی که سر کلاس میگفتن کوووو تا آخر ترم : الان رسیدیم به همون “کوووو” ، پیاده بشید و از مناظر لدت ببرید !!!

توهمی که هیچوقت عملی نشد :
امروز از اینجا تا اینجا میخونم فردا بقیشو …
و دیگر هیچ !

.

.

.

همه با هم یک صدا بخونیم

ﺗﺎب ﺗﺎب ﻋﺒﺎﺳﯽ ، اﺳﺘﺎد ﻣﻨﻮ ﻧﻨﺪازی !

“جمعی از دانشجویان مشروط خُل و چِل”

.

.

.

دوستانی که فانتزیشون این بود که برن بزنن روی میز استاد و بگن برو از خدا بترس ، الا وقتشه که بزنن تو گوش خودشونو بگن برو از استاد بترس بدبخت مشروط !

.

.

.

دقت کردین آدم وقتی همه سوالای امتحانو بلده یه احساس دستپاچگی و هول شدن بهش دست میده ؟ اصن دستخط آدم از نستعلیق به میخی سومری تغییر حالت میده !
آدم دوست داره مثل قارچ خور از روی سوالا بپره و سریع پاسخنامه رو ببره بکوبه تو صورت مراقب !
حالا هیبت نفر اول بلند شدن و برگه رو تحویل دادن بماند …

.

.

.

دقت کردین که بعضی امتحانارو با اعتماد به نفس و سینه ستبر میرین برای نمره ۲۰ ولی وقتی سوالارو میخونین چک میکنین که تا ۱۰ میتونین بنویسین یا نه ؟؟؟

.

.

.

قت کردین وقتی داری درس میخونی و به یه صفحه عکس دار میرسی چه حالی میکنی که اون صفحه نصفست ؟ ولی اگر بیشتر دقت کنی میفهمی که کتابای دانشگاه عکس که نداره هیچ تازه فونتشم ریزتره !

.

.

.

همین الان حس درس خوندن بهم دست داد ولی من بهش دست ندادم ضایع شد بیچاره !
فک کنم دیگه هیچوقت بهم دست نده ، خیلی ناراحت شد !

.

.

.

بعضیا آبرو هرچی دانشجووئه بردن
نه مشروط میشن ، نه درسی رو می افتن ، حتی حذف هم نمیکنن
واقعا خجالت داره …

نظرات 6 + ارسال نظر
Rohani چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:55 ب.ظ

اقا ماهرسری برنامه ریزی کردیم یامهمون اومد یایکی تو خونمون حالش بهم میخوره که تا خود صبحش بیمارستانیم البته گوش شیطون کر خیلی وقته وضعیت دومو نداریم بازم مهمون
درس خوندن غمی نیس افتادنش دردسره
تازه افتانشم میشه یه کاری کرد رو اعصاب تر از همه اینه که باید بری سر کلاسش کاش اگه میوفتادیم فقط دوباره امتحانشومیگرفتن

آدم وقتی می خواد درس بخونه یا کار داره همه اتفاقایی براش میفته من این چند روزه فارما یه اتفاقایی برام افتاد که نشد اونطوری که دلم خواس درس بخونم
الان که به اون اتفاقا فکر می کنم خنده ام میگیره آخه ممکنه فقط این جور اتفاقا یه بار تو عمر یه آدم پیش بیاد که از روی شانس من روزای قبل از امتحان فارما پیش اومد

سعیدی چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:18 ب.ظ

خدای من.............

atefe چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:30 ب.ظ http://divoonekhoneee.blogfa.com/

man hich emtehani nadaram ho3elam sar rafte khooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooowwww

رمان بخون
یا می تونی برا اونایی که امتحان دارن دعا بکنی
تا حوصلت سر نره

atefe چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:54 ب.ظ http://divoonekhoneee.blogfa.com/

dg onghadam bikar nisam baw

khoo
khodet gofty az bikary hoseleham sar rafteh
manam rah hal behet goftam
hala har jor rahati

Rohani چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:50 ب.ظ

این اتی انقد بیکاره که خدامیدونه شب قبل امتحان فارما اومده بود خونمون خود بی انصافش گفت میدونم امتحان داری ولی میام بابا 2تا کنکور داره که یکیشو داده یکیش مونده ولی کنکور دادنش خیلی باحاله همین پارسال هیچی نخوند ولی دولتی همونی که میخواست قبول شد النم که یکی از کنکوراش مونده مغشول رمان خوندنههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

atefe چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:40 ب.ظ

on shab k haghet bood khodet didi ch b khiyale sabook mikhondi zeinab khanoom
dar zemn konkoram ghabol shodam javabesh omade
rassi veblogamam b dalayeli pakidamesh bebakhshid dg

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد