پرستاران جوان

بچه های پرستاری 91 قم

پرستاران جوان

بچه های پرستاری 91 قم

قیمت یه روز زندگی چنده؟

 

قیــمت یه روز زنــدگی چنـده؟



راستی؛ هیچ وقت از خودت پرسیدی قیمت یه روز زندگی چنده؟
تموم روز رو کار می کنیم و آخرشم از زمین و زمان شاکی هستیم که از زندگی خیری ندیدیم

شما رو به خدا تا حالا از خودتون پرسیدید:
قیمت یه روز بارونی چنده؟



 یه بعدازظهر دلنشین آفتابی رو چند می خری؟

حاضری برای بو کردن یه بنفشه وحشی توی یه صبح بهاری یه اسکناس درشت بدی؟
پوستر تمام رخ ماه قیمتش چنده؟



ولی اینم می دونی که اگه بخوای وقت بگذاری و حتی نصف روز هم بشینی به
گل های وحشی که کنار جاده در اومدن نگاه کنی بوته هاش ازت پول نمی گیرن!



 چرا وقتی رعد و برق میاد تو زیر درخت فرار می کنی؟

می ترسی برقش بگیرتت؟
نه، اون می خواد ابهتش رو نشونت بده.
آخه بعضی وقت ها یادمون میره چرا بارون می یاد!



 این جوری فقط می خواد بگه منم هستم

فراموش نکن که همین بارون که کلافت می کنه که اه چه بی موقع شروع شد، کاش چتر داشتم، بعضی وقتا دلت برای نیم ساعت قدم زدن زیر نم نم بارون لک می زنه.



هیچ وقت شده بگی دستت درد نکنه؟
شده از خودت بپرسی چرا تمام وجودشونو روی سر ما گریه می کنن؟

اونقدر که دیگه برای خودشون چیزی نمی مونه و نابود میشن؟
ابرا رو می گم
هیچ وقت از ابرا تشکر کردی؟
هیچ وقت شده از خودت بپرسی که چرا ذره ذره وجودشو انرژی می کنه
و به موجودات زمین می بخشه؟!

ماهانه می گیره یا قراردادی کار می کنه؟



برای ساختن یه رنگین کمون قشنگ چقدر انرژی لازمه؟
چرا نیلوفر صبح باز میشه و ظهر بسته می شه؟



بابت این کارش چقدر حقوق می گیره؟

چرا فیش پول بارون ماهانه برای ما نمی یاد؟
چرا آبونمان اکسیژن هوا رو پرداخت نمی کنیم؟



 تا حالا شده به خاطر این که زیر یه درخت بشینی و به آواز بلبل گوش کنی پول بدی؟

قشنگ ترین سمفونی طبیعت رو می تونی یه شب مهتابی کنار رودخونه گوش کنی.

قیمت بلیتش هم دل تومنه!


نظرات 5 + ارسال نظر
ک.موتدا یکشنبه 23 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 03:50 ب.ظ

روز بارونیرو میخرم

چند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

modestman نجفی یکشنبه 23 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 06:49 ب.ظ http://evilandangel.blogsky.com

قشنگ بود
ولی من یه جوابیه منفی ادبی بدم

روز بارونی قشنگ بود خصوصاْ لمس گلهای خیس بارون خورده اما من دستامو با نوازش گلی از دست دادم که عطر زیبایش خارهای عریانش را از یادم برد

ابرو ماه رنگین کمونم دیگه نمیتونم ببینم چون چشمامو رعد و برقی گرفت که از نور زیبای اون لذت می بردم اما اصلاْ فکر برق کور کنندش نبودم

گوشهام دیگه نمیتونه نوای بلبلو هزارو بشنوه چون زیبایی سکوت مرگ آسای دره کوهستانی، یغماگر شنوایی من بود
و خوب میدانی که هوای دل انگیز صبح بهاری هم دیگر نمیتواند قلبی رو که به وسیله ی شمشیر دو دم عشقی تکه تکه شده و با دندانهای حسادت این روزگار بلعیده شده را التیامی باشد

حال این همه یک سو
اما بگوییم
من خداییم را به دینار تاراج گر قلبی فروختم
که دینارش ،برق چشمانش ، شیدایی صدایش ، لطافت دستانش و پاکی قلبش بود

او خدای من گردیده بود اما خدایی که چون رویاهای کودکانه ام مرد
و مرا
تنها با بغض گریه کودکانه ام تنها گذارد

راستی بچه ها همه چیزای که تو متن گفته شد میتونن با ارزشیای که دارن بدهی این قیمت بغض صاف کودکانه رو صاف کنن؟
آری حتی یک روز زیبای بارانی هم گوشه قلب زخم خورده این کودک را التیام گر نخواهد بود

شیوا چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 08:13 ق.ظ http://just-kiss-1.blogsky.com/

دلم میخواد این نجفی جونتونو خفه کنم
من عاشق بارونم
وقتی بارون میاد یا میرم زیرش ک خیس بشم
یا اونقدر پشت پنجره وامیسم ک بارون بند بیاد
خیلی قشنگ بود عزیزم ممنون
الان ک بارون نمیاد تو این گرما
لحظه شماری میکنم تا پاییز بیاد

خواهش میکنم قابلی نداشت

modestman نجفی چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:47 ب.ظ http://evilandangel.blogsky.com

اولاْ بنده جون هیچکی نیستم جون خودمم
دوماْ شما نمیخاد خفمون کنی چون در حدش نیستید خودمون خفه میشیم
سوماْ منم متن گفتم ولی غمگینو منفی بود والا من کار به متن زیبایی که خانم روحانی گفتن نداشتم
چهارماْ به متن من میگن بازی با کلمات و فقط از کلمات متن خانم روحانی به نحو عکس استفاده کردم
میخای از این متنا برات بگم بذاری تو وبت خواننده هات بیان بخونن دغ کنن

REZAOMIDI4444 پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 04:10 ب.ظ

متن زیبایی بود
تشکــــــــــــر
.
.
.
.
این وسط دعوا بشه چی میشه
:)))

خواهش میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد