سید حسن و خانم روحانی تقدیم بر شما

سید حسن جان تقدیم با عشق

نشی  چون شیر  گرزه  بر  دل  من

نشی  اینک ز  خشمت  قاتل   من

بترسم  چون سگی از  هیبتت من

شبانی  باش  و  اما  بره   ات  من

نگو   خانم  تو   تیکه  بر   خل  من

میترسم  اژدهایی  شه  گل  من

غلط  کردم   بگفتم  شعرکی  من

همش بودش یه شوخی سید من

بشم  چون خاک  پایت ای مه من

لبی تر کن شوم من  چاکرت  من

سید جان میبخشید دیگه من از اسم حیوانات هم استفاده کردم تلمیح داره به اون روز که مارو تبدیل کردی به حیوانات باغ وحش(یه 10 تایی پسر بودیم با یه تعدادی خانم بچه ها داشتن به اصطلاح درس میخوندن ولی در واقع هی دلقک بازی در میاوردن میگفتن هیس هیس تا یکی از خانوما دقیق یادم نیس ولی فک کنم خانوم هاشمی بودن گفتن(ببخشید انگار اشتباه گفتم بچه ها میگن خانوم کشاورز بودن) اینجا مگه کتابخونه اس بعدش سیدم برداشت گفت نه پس باغ وحشه و همه مارو به حیوانات اون باغ تبدیل کرد) حالا خودت چوپان این گله پسرها میشی یا شیر میشی

خانوم روحانی میبخشید دیگه شرمنده

میگن  سوسکو  ببینی  میپرانی

به جون این و اون هی مینشانی

بگو بینم  چی  گفتش این زمانی

به  استادا   میخندید  در   نهانی

مگر  بیکار  و   علافی    روحانی

چقد  مشغول  حرفی  با  زمانی

برو  بنشین  دمی  با  آن  فلانی 

تا  ننشینی  با  ما فارما بخوانی

دیگه خانوم روحانی میبخشید اولاً اینکه من بدون اجازه شعر گفتم ولی تشخیص دادم بچه هایی که صندلی داغ رو داوطلب شدن حتمن جنبشو دارن من براشون شعر بگم

دوماً من کلمه خانوم رو تو شعرام فاکتور گرفتم میبخشید 

سوماً بعضی از بیتام هم از مضرات دیگه صندلی داغ بودش که خودتون گفته بودید و من الان تونستم ازش استفاده کنم

و چهارماً از خانوم زمانی هم معذرت میخام دیگه

راسی بچه ها یادم رف بگم نفری 5تومن میگرم شعر نگم درموردتون رضا جون برا شما 10 تومنه ها

یا میتونید 20تومن بدید شعر خوب بگم در موردتون توش گل و سنبل باشه