پرستاران جوان

بچه های پرستاری 91 قم

پرستاران جوان

بچه های پرستاری 91 قم

قضاوتهای مولایی به نام علی


تقسیم شترها


سه نفر در تقسیم هفده شتر با هم نزاع می کردند، اولی مدعی یک دوم و دومی یک سوم و سومی یک نهم آنها بودند و به هر ترتیب که
خواستند شترها را قسمت کنند که کسری به عمل نیاید نتوانستند. خصومت به نزد حضرت امیر علیه السلام بردند. علی علیه السلام به آنان
فرمود: مایل نیستید من یک شتر از مال خودم بر آنها افزوده و آنها را بین شما تقسیم نمایم؟ گفتند: بله، پس یک شتر بر آنها و افزود و
مجموعا هیجده شتر شدند و آنگاه یک دوم آنها را که نه شتر باشد به اولی و یک سوم را که شش شتر باشد به دومی و یک نهم را که دو
شتر باشد به سومی داد و یک شتر باقیمانده خود را نیز برداشت.


مجازات


ماموران انتظامی سه نفر را که در یک قتل شرکت کرده بودند دستگیر نموده و به دادسرای حضرت امیر علیه السلام گسیل داشتند و ماجرا
را چنین شرح دادند: یکی از آنان او را بگرفت و دیگری وی را به قتل رساند و سومی از آنان نگهبانی می کرد.
امیرالمومنین علیه السلام فرمود: چشمان دید هبان باید کور شود، و آن کس که مقتول را گرفته باید در زندان ابد جان بسپارد، همان گونه که
آن مرد را گرفته تا جان سپرده است و قاتل نیز باید کشته شود.


عدد عجیب


مردی یهودی نزد حضرت امیرالمومنین علیه السلام آمده گفت: عددی به من بگو که بدون کسری از یک دوم تا یک دهم

 داشته باشد علی علیه السلام به وی فرمود: اگر بگویم مسلمان می شوی؟(از تقسیم بر یک تا ده عدد صحیحی بدهد)

گفت: آری. پس به وی فرمود: اضرب ایام اسبوعک فی سنتک

یعنی ایام هفته ات را در سالت ضرب کن                             7*30*12=2520

2520/2=1260   2520/3=840  2520/4=630    2520/5=504   2520/6=420    2520/7=360   2520/8=315   2520/9=280

خب جالبیش اینه حضرت علی کوچکترین عدد ممکنه رو به این یهودی فرمودند که یهودی بعد از شنیدن آن مسلمان شد


بیت المال

دو غلام که یکی از بیت المال و دیگری از مردی بود، از اموال بیت المال دزید کردند، امیرالمومنین علیه السلام فرمود: بر غلام بیت المال
حدی نیست؛ زیرا بعضی از مال خدا بعض دیگرش را خورده و آن دیگر را پیش خوانده دستش را قطع کرد سپس فرمود: به او گوشت و
روغن بخورانند تا زخمش خوب شود.

 

قصاص از قنبر


حضرت امیرالمومنین علیه السلام به قنبر دستور داد مردی را حد بزند، قنبر اشتباها سه تازیانه زیادتر زد. علی علیه السلام سه تازیانه زیادی را از او قصاص گرفت.(قابل توجه آقایون حضرت علی با همدم و نزدیکترین دوستانش هم ملاحضه ای نداشته اما حالا یارو یه نسبت صد هزار فرسخی با یه طرف کشک تو یه اداره بوق داشته باشه سه هزار میلیاردم بدزده هیچی نیست)


نشگون


و نیز در همان زمانی که امیرالمومنین علیه السلام در یمن تشریف داشت به آن حضرت خبررسید که دختری از روی بازیچه دختر دیگری را
بر دوش گرفته و دختر سومی از پایینی نشگون گرفته و او بناگاه پریده ودختری را که بر دوش داشته انداخته و منجر به مرگ او شده است.
امام علیه السلام فرمود: یک سوم دیه مقتول به عهده آن دختری است که او را بر روی شانه برداشته و یک سوم دیگر به عهده دختری که از
او نشگون گرفته، و یک سوم هم بر عهده خودش که بطور بازیچه و عبث سوار شده است. این خبر به سمع مبارک رسول خدا صلی الله علیه
و آله رسیده آن را تائید نموده بر صحتش گواهی داد.


فرزند سیاه


مردی همسرش را نزد عمر برده و گفت: خودم و این زنم سیاه هستیم و او پسری سفید زاییده است .عمر به مجلسیان گفت: نظر شما در
این قضیه چیست؟
گفتند: زن باید سنگسار شود؛ زیرا او و شوهرش سیاهند و فرزندشان سفید. عمر دستور داد زن را سنگسار کنند، ماموران زن را به جهت
سنگسار می بردند در بین راه امیرالمومنین علیه السلام به آنان برخورد نموده و به زن و شوهر فرمود: مطلب شما چیست؟ آنان قصه خود را
بیان داشتند.
آن حضرت علیه السلام به مرد رو کرده و فرمود: آیا زنت را متهم می سازی؟
گفت: نه.
فرمود: آیا در حال قاعدگی با او همبستر شده ای؟
گفت: آری، یک شب ادعا می کرد که قاعده است و من گمان می کردم به جهت سرما عذر می آورد پس با او همبستر شدم.
آن حضرت علیه السلام به زن رو کرده و فرمود: آیا شوهرت در آنحال با تو نزدیکی کرده است؟ گفت: آری.
پس علی علیه السلام به آنان فرمود: برگردید که این فرزند پسر شماست و علت سفیدشدنش این است که خون حیض بر نطفه غلبه کرده
است و وقتی که بزرگ شود سیاه می گردد، و طبق فرموده آن حضرت پس از بزرگ شدن سیاه گردید.


سگ یا گوسفند


مردی اعرابی از امیرالمومنین علیه السلام پرسید؛ سگی را دیدم با گوسفندی جستن کرد و از آنها حملی به هم رسید، آیا این حمل به
کدامیک ملحق است؟
آن حضرت علیه السلام فرمود: او را در کیفیت خوراکش آزمایش کن، اگر گوشتخوار بود سگ است و اگر علف خوار بود گوسفند.
اعرابی: او را دید هام گاهی گوشت خورده و گاهی علف.
علی علیه السلام او را در آب آشامیدن آزمایش کن، اگر با دهان آب می خورد گوسفند است و اگر با زبان آب می خورد سگ است.
اعرابی: هر دو جور آب می خورد.
علی علیه السلام او را در راه رفتن آزمایش کن، اگر دنبال گله می رود سگ است و اگر وسط یا جلو گله می رود گوسفند است.اعرابی: گاهی
چنین است و گاهی چنان.
علی علیه السلام او را در کیفیت نشستن ملاحظه کن، اگر بر شکم می خوابد گوسفند است و اگر بر دم می نشیند سگ است.
اعرابی: گاهی به این ترتیب می نشیند و زمانی به آن ترتیب.
علی علیه السلام او را ذبح کن اگر در شکمش شکنبه دیدی گوسفند است و اگر روده وامعاء دیدی سگ است.
اعرابی از شنیدن این نکات دقیق و متحیر و مبهوت شد.




نظرات 4 + ارسال نظر
Rohani چهارشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:09 ق.ظ

ممنون خیلی جالب بود مخصوصا داستان اولیه!

خواهش

REZAOMIDI4444 پنج‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:02 ب.ظ

بسیار عالی!!!!
فقط اونی که مربوط به بیت المال بود خط سومش نوشتی که
" بعضی از مال خدا بعض دیگرش را خورده "
ینی چی؟؟!!؟؟

یعنی غلام خودش چون از اموال بیت المال بوده عیب نداشته از اون بخوره
اما اون یکی چون آزاد بوده مشکل داشته

REZAOMIDI4444 جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:01 ب.ظ

بعد یه سوال دیگه
چرا دیگه دس قط نمیکنن؟

اینم از بدعت هایی که گذاشته شده
و الا لفظ سریع قرآن هستش

aaaa شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:14 ق.ظ

ali bood
ya ali

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد