تقسیم شترها
سه نفر در تقسیم هفده شتر با هم نزاع می کردند، اولی مدعی یک دوم و دومی یک سوم و سومی یک نهم آنها بودند و به هر ترتیب که
خواستند شترها را قسمت کنند که کسری به عمل نیاید نتوانستند. خصومت به نزد حضرت امیر علیه السلام بردند. علی علیه السلام به آنان
فرمود: مایل نیستید من یک شتر از مال خودم بر آنها افزوده و آنها را بین شما تقسیم نمایم؟ گفتند: بله، پس یک شتر بر آنها و افزود و
مجموعا هیجده شتر شدند و آنگاه یک دوم آنها را که نه شتر باشد به اولی و یک سوم را که شش شتر باشد به دومی و یک نهم را که دو
شتر باشد به سومی داد و یک شتر باقیمانده خود را نیز برداشت.
مجازات
ماموران انتظامی سه نفر را که در یک قتل شرکت کرده بودند دستگیر نموده و به دادسرای حضرت امیر علیه السلام گسیل داشتند و ماجرا
را چنین شرح دادند: یکی از آنان او را بگرفت و دیگری وی را به قتل رساند و سومی از آنان نگهبانی می کرد.
امیرالمومنین علیه السلام فرمود: چشمان دید هبان باید کور شود، و آن کس که مقتول را گرفته باید در زندان ابد جان بسپارد، همان گونه که
آن مرد را گرفته تا جان سپرده است و قاتل نیز باید کشته شود.
عدد عجیب
مردی یهودی نزد حضرت امیرالمومنین علیه السلام آمده گفت: عددی به من بگو که بدون کسری از یک دوم تا یک دهم
داشته باشد علی علیه السلام به وی فرمود: اگر بگویم مسلمان می شوی؟(از تقسیم بر یک تا ده عدد صحیحی بدهد)
گفت: آری. پس به وی فرمود: اضرب ایام اسبوعک فی سنتک
یعنی ایام هفته ات را در سالت ضرب کن 7*30*12=2520
2520/2=1260 2520/3=840 2520/4=630 2520/5=504 2520/6=420 2520/7=360 2520/8=315 2520/9=280
خب جالبیش اینه حضرت علی کوچکترین عدد ممکنه رو به این یهودی فرمودند که یهودی بعد از شنیدن آن مسلمان شد
بیت المال
دو غلام که یکی از بیت المال و دیگری از مردی بود، از اموال بیت المال دزید کردند، امیرالمومنین علیه السلام فرمود: بر غلام بیت المال
حدی نیست؛ زیرا بعضی از مال خدا بعض دیگرش را خورده و آن دیگر را پیش خوانده دستش را قطع کرد سپس فرمود: به او گوشت و
روغن بخورانند تا زخمش خوب شود.